آموزش گفتار 2 فصل 2 زیست یازدهم + تدریس ویدیویی

گفتار 2 فصل 2 زیست یازدهم

‌آموزش گفتار 2 فصل 2 زیست یازدهم به‌صورت تست‌بیس، همراه با تدریس ویدیویی «دکتر الهه بنام» را، در این پست از رپیتیچ ببینید.

در گفتار قبلی، با گیرنده‌های حسی و به‌ویژه با انواع حواس پیکری آشنا شدیم. موضوع این گفتار، درباره حواس ویژه است.

برای دسترسی به کل مباحث فصل اول، روی لینک زیر کلیک کنید.

فیلم و جزوه فصل دوم زیست یازدهم

خب، اول از همه بریم که ویدیوی آموزشی این بخش رو ببینیم.

آموزش ویدیویی گفتار 2 فصل 2 زیست یازدهم

در این قسمت، بخشی از «آموزش گفتار دوم فصل دوم زیست یازدهم» را به‌صورت ویدیویی می‌توانید ببینید. مدرس این قسمت، خانم دکتر الهه بنام، رتبه 37 کنکور تجربی هستند.

فرم دریافت آموزش های ویدئویی زیست:

اگه تو هم میخوای کل زیستت رو تو کمترین زمان و با تدریس انیمیشنی مفهومی تستی رتبه 37 کنکور، خانم دکتر الهه بنام جمع کنی؛ کافیه این فرم رو پر کنی و منتظر تماسمون باشی:

روی نمره 20 و درصد بالای 70 زیست شناسیت (مثل رتبه های برتر هر سالمون) حساب کن!

 

ابتدا به حس بینایی، ساختار کره چشم و انواع بیماری‌های چشمی می‌پردازیم. شنوایی و تعادل، بویایی، چشایی و پردازش اطلاعات حسی از دیگر مباحثی است که در این گفتار، آنها را بررسی می‌کنیم.

حواس ویژه؛ گفتار دوم فصل دوم زیست یازدهم

یاد گرفتیم که گیرنده‌های حسی شامل دو نوع پیکری و ویژه می‌شوند. گیرنده‌های حس بینایی، شنوایی، تعادل، بویایی و چشایی در اندام‌های حسی مخصوص به خود قرار دارند. از این رو، آنها را گیرنده‌های حواس ویژه به حساب می‌آورند.

بینایی

ما بیشتر اطلاعات محیط پیرامون را از راه‌دیدن و با کمک اندام حس بینایی (چشم) دریافت می‌کنیم. کره چشم، در حفره استخوانی کاسه چشم قرار دارد. ماهیچه‌های متصل به کره چشم، آن را حرکت می‌دهند.

این 4 عامل، وظیفه محافظت از چشم را بر عهده دارند:

  1. پلک‌ها
  2. مژه‌ها
  3. بافت چربی روی کره چشم
  4. اشک

نوری که از اجسام بازتاب پیدا می‌کند، توسط گیرنده‌های نوری شبکیه دریافت می‌شود. این نور، چه مسیری را باید طی کند تا به یاخته‌های شبکیه برسد؟

ساختار کره چشم

کره چشم از سه لایه خارجی، میانی و داخلی تشکیل می‌شود که هر کدام، اعضای متعددی دارند.

لایه خارجی چشم

صلبیه و قرنیه، خارجی‌ترین لایه کره چشم را تشکیل می‌دهند. صلبیه پرده‌ای سفید رنگ، محکم و قرنیه، پرده شفاف جلوی چشم است.

لایه میانی چشم

این لایه شامل مشیمیه، جسم مژگانی و عنبیه است. مشیمیه، لایه‌ای رنگدانه‌دار و پر از مویرگ‌های خونی است.

جسم مژگانی حلقه‌ای بین مشیمیه و عنبیه و دارای ماهیچه‌های مژگانی است.

عنبیه، بخش رنگین چشم در پشت قرنیه است که در وسط آن، سوراخ مردمک قرار دارد. عنبیه دو گروه ماهیچه صاف دارد که در نور زیاد، مردمک را تنگ و در نور کم، آن را گشاد می‌کنند. عصب‌دهی ماهیچه‌های تنگ‌کننده بر عهده اعصاب پادآسیمیک و ماهیچه‌های گشاد‌کننده بر عهده اعصاب آسیمیک است.

در چشم همگرا، عدسی انعطاف‌پذیر است و به‌وسیله رشته‌هایی به نام تارهای آویزی به جسم مژگانی وصل می‌شود. فضای جلوی عدسی چشم را، مایعی شفاف به نام زلالیه پر می‌کند. این مایع که از مویرگ‌ها ترشح می‌شود، مواد غذایی و اکسیژن را به عدسی و قرنیه می‌رساند و مواد دفعی آنها را به خون می‌دهد. حفظ شکل ساختار کروی چشم، بر عهده ماده‌ای ژله‌ای و شفاف به‌نام زجاجیه است که در پشت عدسی قرار دارد.

لایه داخلی چشم

شبکیه، داخلی‌ترین لایه چشم است که شامل گیرنده‌های نوری، یعنی یاخته‌های مخروطی و استوانه‌ای و یاخته‌های عصبی می‌شود. آسه یاخته‌های عصبی، عصب بینایی را تشکیل می‌دهند. این یاخته‌ها، پیام‌های بینایی را به سمت مغز می‌برند. به محل خروج عصب بینایی از شبکیه، نقظه کور می‌گویند. درون گیرنده‌های نوری، ماده حساس به نور وجود دارد.

اثر نور بر شبکیه

پرتوهای نور به دلیل انحنای قرنیه، با گذشتن از آن، همگرا می‌شوند. این پرتوها از زلالیه، سوراخ مردمک، عدسی و زجاجیه عبور می‌کنند. وظیفه عدسی، متمرکز‌کردن پرتوهای نور، روی شبکیه و گیرنده‌های نوری است.

یاخته‌های استوانه‌ای در نور کم و یاخته‌های مخروطی در نور زیاد تحریک می‌شوند. گیرنده‌های مخروطی، تشخیص رنگ و جزییات اجسام را ممکن می‌کنند. به بخشی از شبکیه که در امتداد محور نوری کره چشم است، لکه زرد می‌گویند. این بخش به دلیل داشتن گیرنده‌های مخروطی فراوان، در دقت و تیزبینی اهمیت زیادی دارد.

هنگام برخورد نور به شبکیه، ماده حساس به نور، در درون گیرنده‌های نوری تجزیه می‌شود. با تجزیه شدن این ماده، واکنش‌هایی راه می‌افتد که پیام عصبی را ایجاد می‌کند. برای ساخت ماده حساس به نور، ویتامین A، لازم است.

تطابق

برای واضح دیدن اجسام دور و نزدیک، همگرایی عدسی چشم باید تغییر کند. زمانی که اشیای نزدیک را می‌بینیم، انقباض ماهیچه‌های جسم مژگانی، عدسی را ضخیم می‌کنند. هنگام دیدن اشیای دور، این ماهیچه‌ها استراحت می‌کنند و در نتیجه، عدسی باریک‌تر می‌شود. در هر حالتی، تصویر باید روی شبکیه تشکیل بشود که به فرایند انجام آنها، تطابق می‌گوییم.

بیماری‌های چشم

اگر اجزای تشکیل‌دهنده کره چشم، ساختار خود را از دست بدهند، بیماری‌های چشم به وجود می‌آیند. برای این‌که اجسام را درست ببینیم، ساختار قرنیه، عدسی و کره چشم باید طبیعی باشند تا پرتوهای نور، روی شبکیه متمرکز بشوند. در ادامه گفتار 2 فصل 2 زیست یازدهم، با این بیماری‌ها آشنا می‌شویم.

نزدیک‌بینی و دوربینی

کره چشم افراد نزدیک‌بین، بیش از اندازه بزرگ است. در این افراد، پرتوهای نور اجسام دور در جلوی شبکیه متمرکز می‌شود و اجسام دور را واضح نمی‌بینند.

در اشخاص دوربین، کره چشم از اندازه طبیعی کوچک‌تر است. پرتوهای نور اجسام نزدیک در این حالت، در پشت شبکیه متمرکز می‌شود. این افراد، به همین دلیل نمی‌توانند اجسام نزدیک را واضح مشاهده کنند.

آستیگماتیسم

اگر سطح عدسی یا قرنیه کاملا کروی و صاف نباشد، پرتوهای نور به طور نامنظم به هم می‌رسند. در نتیجه، نمی‌توانند روی یک نقطه از شبکیه متمرکز شوند. در این حالت که فرد تصاویر را واضح نمی‌بیند، دچار آستیگماتیسم است. این افراد یا عینکی که عدم یکنواختی انحنای قرنیه یا عدسی را جبران می‌کند، می‌توانند تصاویر را واضح ببینند.

پیرچشمی

هر چقدر سن بالاتر برود، از آن طرف، انعطاف‌پذیری عدسی چشم کاهش پیدا می‌کند. به این حالت که تطابق دشوار می‌شود، پیرچشمی می‌گویند. این بیماری را می‌شود با عینک‌های مخصوص، اصلاح نمود.

 

فرم دریافت آموزش های ویدئویی زیست:

اگه تو هم میخوای کل زیستت رو تو کمترین زمان و با تدریس انیمیشنی مفهومی تستی رتبه 37 کنکور، خانم دکتر الهه بنام جمع کنی؛ کافیه این فرم رو پر کنی و منتظر تماسمون باشی:

روی نمره 20 و درصد بالای 70 زیست شناسیت (مثل رتبه های برتر هر سالمون) حساب کن!

 

شنوایی و تعادل؛ گفتار 2 فصل 2 زیست یازدهم

در شنیدن‌ و حفظ تعادل بدن، گیرنده‌های مکانیکی درون گوش ایفای نقش می‌کنند. گوش دارای سه بخش بیرونی، میانی و درونی است که در ادامه آنها را بررسی می‌کنیم.

ساختار گوش

بخش بیرونی گوش، از لاله گوش و مجرای آن تشکیل می‌شود. لاله گوش امواج صوتی را جمع‌آوری و مجرای شنوایی، آنها را به بخش میانی منتقل می‌کند. موهای کرک‌مانند و مواد ترشح‌شده توسط غده‌های درون مجرا، نقش حفاظتی دارند. وظیفه محافظت از انتهای مجرا و بخش‌های میانی و درونی گوش، بر عهده استخوان گیجگاهی است.

در انتهای مجرای شنوایی، بین گوش بیرونی و میانی،پرده صماخ قرار دارد. گوش میانی، یک محفظه استخوانی پر از هواست. درون گوش میانی و پشت پرده صماخ، سه استخوان کوچک چکشی، سندانی و رکابی به هم مفصل شده‌اند. حلق، از طریق شیپور استاش به گوش میانی مرتبط می‌شود. هوا از راه این مجرا به گوش میانی منتقل می‌شود. این امر، کمک می‌کند تا فشار هوا در دو طرف پرده صماخ یکسان باشد و پرده به درستی بلرزد.

گوش درونی دارای دو بخش حلزونی و دهلیزی است. بخش حلزونی در شنوایی و بخش دهلیزی در تعادل نقش دارد.

تبدیل صدا به پیام عصبی

امواج صوتی پس از گذر از مجرای شنوایی، با برخورد‌کردن به پرده صماخ، آن را به لرزه در می‌آورند. دسته استخوان چکشی که روی پرده صماخ چسبیده‌است، همزمان با ارتعاش آن، می‌لرزد. با لرزیدن این استخوان، استخوان‌های سندانی و رکابی نیز مرتعش می‌شوند. کف استخوان رکابی روی دریچه‌ای به نام دریچه بیضی قرار دارد. با لرزش این استخوان، دریچه هم می‌لرزد. دریچه بیضی، پرده‌ای نازک است که در پشت آن، بخش حلزونی گوش قرار دارد. بخش حلزونی با مایعی پر شده‌است که با لرزش این دریچه، به لرزه در می‌آید.

بخش حلزونی یاخته‌های مژک‌داری دارد که این مژک‌ها، با پوشش ژلاتینی در تماس‌اند. یاخته‌های این بخش، یک سری گیرنده مکانیکی‌اند که با لرزش مایع، مژک‌های انها خم می‌شود. این امر، کانال‌های یونی غشای آنها را باز و موجب تحریک یاخته‌ها می‌شود. در نهایت، بخش شنوایی عصب گوش، پیام عصبی ایجاد‌شده را به مغز می‌برد.

حفظ تعادل

یاخته‌های مژک‌دار حس تعادل، در بخش دهلیزی گوش داخلی قرار دارند. در این بخش، سه مجرای نیم‌دایره‌ای شکل عمود بر هم (در سه جهت فضا) وجود دارد. وقتی سر خود را تکان می‌دهیم، در اصل داریم این یاخته‌ها را تحریک می‌کنیم. علاوه بر این‌که مژک‌های یاخته‌های گیرنده در ماده‌ای ژلاتینی قرار دارند، درون مجاری نیم‌دایره هم با مایعی پر شده‌است. هنگام چرخش سر، مایع درون مجرا حرکت می‌کند و ماده ژلاتینی را به یک طرف خم می‌کند. این امر، مژک‌های یاخته‌های گیرنده را خم و آنها را تحریک می‌کند.

آسه یاخته‌های عصبی حسی، شاخه دهلیزی (تعادلی) عصب گوش را تشکیل می‌دهند. این آسه‌ها پیام را به مغز و به ویژه به مخچه می‌برند تا آن را از موقعیت سر، مطلع سازند. مغز برای حفظ تعادل بدن، از گیرنده‌های دیگر مانند گیرنده‌های وضعیت هم، پیام دریافت می‌کند.

بویایی

در سقف حفره بینی، گیرنده‌های بویایی قرار دارند که مولکول‌های بودار موجود در هوای تنفسی، آنها را تحریک می‌کنند. این یاخته‌ها، پیام‌های بویایی را به لوب‌های (پیازهای) بویایی مغز می‌برند. در نهایت، این پیام به قشر مخ منتقل می‌شود.

چشایی

در دهان و برجستگی‌های زبان، جوانه‌های چشایی و درون این جوانه‌ها، گیرنده‌های چشایی قرار دارند. ذره‌های غذا هنگام حل‌شدن در بزاق، یاخته‌های گیرنده چشایی را تحریک می‌کنند.

حس بویایی در درک درست مزه غذا، تاثیرگذار است. زمانی که سرما می‌خوریم و یا دچار گرفتگی بینی می‌شویم، مزه غذاها را به درستی نمی‌توانیم تشخیص دهیم.

5 مزه اصلی

انسان می‌تواند 5 مزه اصلی شیرینی، شوری، ترشی، تلخی و مزه اومامی را حس کند.

اومامی، کلمه‌ای ژاپنی و به معنی لذیذ است. این واژه برای توصیف یک مزه مطلوب که با چهار مزه دیگر متفاوت است، به کار می‌رود. مزه غالب غذاهایی که آمینو‌اسید گلوتامات دارند، مانند عصاره گوشت، اومامی است.

پردازش اطلاعات حسی

ماهیت پیام‌های عصبی که از گیرنده‌های گوناگون بدن به دستگاه عصبی مرکزی می‌رسند، یکسان است. فرقی ندارد این اطلاعات صدا، تصویر و یا مزه باشد. پیام‌های هر نوع از گیرنده‌های حسی، به بخش مرتبط با آن در دستگاه عصبی مرکزی و قشر مخ وارد می‌شود. به همین دلیل است که تفاوت پیام‌های ارسالی را درک می‌کنیم.

چلیپای (کیاسمای) بینایی، محلی است که بخشی از آسه‌های عصب بینایی یک چشم، به نیمکره مخ مقابل می‌روند. پیام‌های بینایی پس از این‌که به لوب‌های پس سری قشر مخ می‌رسند، مورد پردازش قرار می‌گیرند. این پیام‌ها قبل از این‌که به قشر مخ برسند، از بخش‌های دیگر مغز مانند تالاموس گذر می‌کنند.

 

فرم دریافت آموزش های ویدئویی زیست:

اگه تو هم میخوای کل زیستت رو تو کمترین زمان و با تدریس انیمیشنی مفهومی تستی رتبه 37 کنکور، خانم دکتر الهه بنام جمع کنی؛ کافیه این فرم رو پر کنی و منتظر تماسمون باشی:

روی نمره 20 و درصد بالای 70 زیست شناسیت (مثل رتبه های برتر هر سالمون) حساب کن!

برای دسترسی به دیگر گفتارهای فصل 2 زیست 11، روی لینک های زیر کلیک کنید:

مطالب مرتبط:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *